-
شش ساله بود که از پاکستان به دیارش پا گذاشت، به دیاری که دیگر زنانش از اسارت چهارخانههای چادریهایشان کم کم بیرون شده بودند. و بعد از سالهای اسارت، آزادیهایی را تجربه میکردند. مربی دوش شدن در المپیک برایش کار آسانی نبود، مشکلات را پشت پا زد و نادیده گرفت. برای او که واژهی جنسیت بیمعنا است، خواست فراتر از جنسیت قدم بگذارد و وارد دایرهای شد که روزی زنان دیارش، در این دایرهی محاکمه شدند، تیر خوردند و ... (ادامه)
-
زهرا نظری دختری با مسوولیتهای متفاوت، مسوولیتهایی که برایش روزنهای برای موفقیت شده است. او تمام این مسوولیتها را به دوش میکشد تا راه را برای رسیدن به هدفش هموار و میسر بسازد. زهرا که در دنیای خبرنگاری گام برداشته است میگوید که کار خبرنگاری را از موسسهی تساوی آغاز کرده است و میخواهد با نگاشتن، واقعیتهای جامعهاش را انعکاس دهد و مسوولیتش را ادا کند. زهرا از علاقهاش به کار خبرنگاری ... (ادامه)
-
انتخاب دنیایی متفاوت اما با مشکلات دو چندان، دنیایی که خود انتخابش کرده، دنیایی که هدفش را در آن نشانه گرفته و تیر کمان را رها میکند تا بتواند قدمهای دخترانه اما استوارش را به دنیای واقعیت که پلی به سوی رسیدن به قلههای موفقیت است را بپیماید . دغدغهها را در کوچه و خیابانها میسپارد و آسودگی را با وسایل خبرنگاری به کوله پشتی خود انتقال میدهد و به جستجوی خبرهای جدید وارد واقعیتهایی میشود که تا کنون ... (ادامه)
-
شور و همهمهیی فضای سالن را پر کرده است، تماشاچیان با دست زدن و تشویقهایشان بازیگران را به روی صحنه همراهی میکنند. مجری هم با تمام هیجان یکایک بازیگران را در استیج دعوت میکند:« دیانا در نقش مادر، فاطمه در نقش پدر و سمیرا در نقش دختر» باز هم فریاد و هیاهو. با شروع دیانا سالن تیاتر چهرهی دیگری به خود میگیرد و این بار سکوت حکمفرما میشود. «او دختر یا سرت ده کتاب و کتابچه است یا که خواندن میخوانی، از روزی ... (ادامه)
-
عزیزه منجی دختری که آرزوهایش او را از دیار مهاجرت به کشورش رساند، آروزهایی که به قول خودش منجی را منجی (نجات دهنده) کند. او با این واژه خود را عجین کرده است و میخواهد منجیی شود برای تمام زنان سرزمینش و با این آرزوها مصممتر از همیشه پیش میرود. عزیزه از رشتهی روانشناسی دانشگاه کابل فارغ شده است، اما علاقهاش به رشتهی خبرنگاری او را وارد دنیای رسانه کرد. او اولین گامهای خود را در عرصهی خبرنگاری، از ... (ادامه)
-
فرشته بانوی بامیان زمینی است که اینبار با دل سپردن بر ستیغ کوههای افغانستان، راه کوهنوردیاش را آغاز کرده است، او هر روز قبل از طلوع آفتاب با بستن بند کفشهای سرخ رنگش، نرمشهایش را شروع میکند، کوله پشتی نسبتن سنگینش را به دوش میکشد و برای پیمودن راهی پر از پیچ و خم که هر از گاهی امکان فرو ریختن دارد، قدم میگذارد. فرشته که در حال حاضر دانشجوی مدیریت تجاری دانشگاه امریکایی کابل است، عاشق ورزش است و به ... (ادامه)
-
تَپ تَپ تَپ، صدای زمین خوردن توپ و همهمهی بین بازیکنان نماینگر بازی پرشور و هیاهویی است، توپ را به من بده پرتاپ کن... زود باش... و ... در وسط میدان گروهی با لباسهای زرد و گروهی هم با لباسهای سرخ رنگ به چشم میخورد، هر کدام برای گرفتن توپ ثانیهای را از دست نمیدهند، دختری هم از فاصلهی یک متری تلاش داشت توپ را داخل جال پرتاپ کند. گُل گُل، فریادهایی است که به گوش میرسد گویا آن دختر موفق شده بود توپ را داخل ... (ادامه)
استقاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.