انتخاب دنیایی متفاوت اما با مشکلات دو چندان، دنیایی که خود انتخابش کرده، دنیایی که هدفش را در آن نشانه گرفته و تیر کمان را رها میکند تا بتواند قدمهای دخترانه اما استوارش را به دنیای واقعیت که پلی به سوی رسیدن به قلههای موفقیت است را بپیماید .
دغدغهها را در کوچه و خیابانها میسپارد و آسودگی را با وسایل خبرنگاری به کوله پشتی خود انتقال میدهد و به جستجوی خبرهای جدید وارد واقعیتهایی میشود که تا کنون مردم از آن آگاه نبودند. نرگس میرزایی دختری که در این راه گام برداشته و سلاحی جز قلم و دوربین و یک تکه کاغذ چیزی ندارد. صحنههایی را ثبت میکند که تونل زمان را برایش به چرخش میآورد و شاید لحظاتی نفسگیر را برایش رقم بزند اما او تیر کمان را برای هدفش رها کرده و ارادهاش قویتر و قدمهایش همچنان استوارتر از دیروز است .
با نرگس در این مصاحبه بیشتر آشنا میشویم.
نرگس را برایمان بیشتر معرفی کن.
نرگس میرزایی هستم، متولد 1374، فارغ التحصیل از رشته پلانگذاری و فعلن خبرنگار.
چه شد که به خبرنگاری علاقهمند شدی؟
رشتهام به کاری که انجام میدهم همخوانی ندارد اما علایقم مرا به این سو سوق داده و حالا من از کار خبرنگاری سردرآوردم دراین عرصه علاوه بر اینکه اطلاعرسانی میکنم و هر آن چیزی که رخ میدهد را به تصویر و نشر میکنم، در کنارش میتوانم فعالیتهای هنریام انجام دهم و آن را بازتاب دهم.
خبرنگاری را از کجا شروع و چقدر در این زمینه کار کردی؟
خبرنگاری را از موسسه اجتماعی-فرهنگی تساوی شروع کردم و تساوی آغازگر این کار بهصورت عملی و تیوری برایم بود.
اولین گزارشهایم در ویب سایت تساوی به نشر و بعد از آن کار خبرنگاری را به صورت رسمی در خبرگزاری هشدار آغازکردم و بیش از دهها گزارش در بخشهای (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، هنری، ورزشی و زنان) در این خبرگزاری به نشر رسیده است.
در این راه با چه مشکلاتی رو بهرو شدی؟
انجام هر کاری بدون مشکل نیست و مسلمن من نیز در این راه مشکلاتی را داشته و دارم، یکی از این مشکلات، مخالفتهای خانوادهام بود تا جایی که بعضی روزها نمیتوانستم تمرکزی بر روی کارم داشته باشم و تنها مشغله فکریم حرفهای منفیشان بود اما اکنون با کمک دوستان و همکارانم توانستم از پس تمامی مشکلات بربیایم و به کارم که واقعن دوستش دارم، ادامه دهم.
یکی از خاطراتتان را از فعالیتهای خبرنگاریتان بگو؟
با لبخند، حرفه خبرنگاری هر دقیقه اش برایم پر ازخاطره است و دقیق نمیدانم کدامش را بازگو کنم. همه میدانند که گزارشهای خبری باید در زودترین زمان ممکن نشر شود تا ارزش خبری ان از بین نرود اما سرعت نباید فدای دقت شود. یک روز بعد از چک کردن برنامه ها و کنفرانسها در گروپ خبرنگاران، من به وزارت احیا و انکشاف دهات برای پوشش خبری رفته بودم و بعد تهیه گزارش بنابر عجلهای که داشتم به جای وزارت احیا و انکشاف دهات، وزارت انکشاف و احیا دهات نوشتم و ویراستار ما به من زنگ زد و گفت تو چرا این وزارت را جا به جا نوشته کردی اما من با اصرار و اطمینان گفتم که وزارت انکشاف و احیا دهات درست است مطمین هستم. اما فردا که دفتر رفتم همه همکارانم به من خندیدند و گفتند از چه وقت تا حالا نام این وزارت تغییر کرده که ما خبر نداریم.
فکر میکنید چه مشکلاتی سد راه بانوان خبرنگار وجود دارد؟
مشکلات زنان در افغانستان زیاد است خصوصا بانوان خبرنگار که همه روزه برای تهیه گزارش ها باید چند ساعتی را بیرون از دفترشان کار کنند با انواع و اقسام مشکلات رو به رو می شوند آزار و اذیت خیابانی که به یک مشکل عادی تبدیل شده و همچنین اگر یک خبرنگار زن برای مصاحبه در کوچه و خیابان ظاهر شود، نگاههای زنستیزانه و منفی از هر طرف به او حمله میکند و این تنها گوشهای از مشکلات زنان خبرنگار است. خیلی مشکلات دیگر هم در این عرصه وجود دارد که تنها نمیشود گفت مربوط به بانوان خبرنگار میشود مانند: عدم دسترسی به اطلاعات، برخی اشخاص و نهادها از قانون دسترسی به اطلاعات آگاهی ندارند و آنهایی هم که دارند از دادن اطلاعات خودداری می کنند، خشونت علیه خبرنگاران همه ساله رو به افزایش است در صورتیکه یک خبرنگار وظیفه دارد تا واقعیتهای پشت پرده را آشکار کند.
آیا زن بودن برایت در عرصهی کاری محدودیت شده است؟
تا حدودی بله، و این بدان معنا نیست که من از جنسیتم ناراضی ام اما اوضاع ناامن، سنتی بودن جامعه افغانستان و دید منفی نسبت به کار کردن زنان در محیط بیرون، سبب شده تا بیشتر اوقات نتوانم کارهای موثرتر و بهتری انجام دهم.
اوج موفقیتهایت را در این عرصه کاری بگو؟
هنوز زود است که من از اوج موفقیتهایم بگویم چون مدت کمی میشود که به دنیای رسانه روی آوردم. همین که توانستم درکوتاهترین زمان خبرنگاری را بیاموزم و سپس کار کردن در این بخش، نشر گزارشهایم و کسب اطلاعات مفید و مهم در همه بخشها را میشود از جمله موفقیتهایم به حساب اورد.
برای آیندهات چه برنامه ای داری؟
برنامه های زیادی برای آیندهام دارم و تلاش میکنم تا بتوانم آنها را عملی بسازم و تنها نمیخواهم به حرفه خبرنگاری و گزارشگری داخلی اکتفا کنم. در زودترین فرصت می خواهم که یک خبرنگار بینالمللی شوم تا فعالیتهای گستردهتری برای بهبود وضعیت افغانستان انجام دهم.
گاهی شده تصمیم بگیری تا وظیفه دیگری داشته باشی؟
بله، خبرنگاری را با آنکه خیلی دوست دارم و به هیچ وجه نمیخواهم از این راه منصرف شوم اما میخواهم در کنار خبرنگاری یک تجارت پیشه موفق نیز باشم. اگر فرصت مناسبی مساعد شود کار تجارت را اغاز می کنم.
در این عرصه کی مشوق تان بوده است؟
تنها خواست و علاقه مندی خودم بوده که توانستم با همه مشکلات بجنگم و به رشته و حرفه ای که میخواستم برسم و خبرنگار شوم. خانواده ام همیشه می خواستند مرا از حرفه خبرنگاری منصرف و دور کنند و هیچ گاه موافق کارم نبودند اما اکنون متوجه شدند که من چقدر عاشق کارم هستم و نمیتوانم از این راه منصرف شوم دیگر مخالفت نمی کنند.
درخواستت از حکومت و از نهادهای مدافع خبرنگاران چیست؟
من هیچ خواستی از حکومت ندارم. معمولا انسانها از شخص و یا نهادی درخواست دارد که مطمئن هستند خواست شان عملی می شود از حکومتی که خود عامل فساد و نا امنی است پس نباید توقعی داشت.
پیامت به دخترانی که میخواهند در عرصهی خبرنگاری کار کنند چست؟
دخترانی که پا به عرصه خبرنگاری می گذارند باید خیلی قوی و استوار باشند تا هیچگونه تهدید، تحقیر، توهین و تهمت انها را از حرفه خبرنگاری دلسرد ودور نکند. هر بانوی خبرنگار افغانستانی که بتواند با این چالش ها کنار بیاید و بجنگد به نظر من قهرمان این سرزمین اند.
استقاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.