شش ساله بود که از پاکستان به دیارش پا گذاشت، به دیاری که دیگر زنانش از اسارت چهارخانههای چادریهایشان کم کم بیرون شده بودند.
و بعد از سالهای اسارت، آزادیهایی را تجربه میکردند. مربی دوش شدن در المپیک برایش کار آسانی نبود، مشکلات را پشت پا زد و نادیده گرفت.
برای او که واژهی جنسیت بیمعنا است، خواست فراتر از جنسیت قدم بگذارد و وارد دایرهای شد که روزی زنان دیارش، در این دایرهی محاکمه شدند، تیر خوردند و به پای چوبهی دار رفتند. این بار سعدیه برومند این دایرهی مرگ ( غازی استدیوم) را مبدل به دایرهی حیات کرد.
روزی دو ساعت دویدن و تمرین کردن در این میدان او را به اولین دختر مربی رشتهی دوش در المپیک 2016 مبدل کرد.
او به دور این دایره دوید تا ثابت کند قدمهایش استوارتر از پیش برای رسیدن به موفقیت، است.
وقتی او دانشآموز صنف هشتم بود ورزش را از بسکتبال شروع کرد و چندی بعد لقب قهرمان معارف را از آن خود کرد.
سعدیه که، اولین تجربهاش در دوش در سال 1391 است، توانست در اولین مسابقهاش که به فاصلهی 100 تا 200 متر بود مقام اول را کسب کند و در سال 1393 عضو تیم ملی دوش افغانستان شد.
این موفقیتها برای سعدیه کافی نبود و میخواست، پا در جهانی شدن بگذارد، دیری از این دلخوشیهایش نگذشته بود که با موجی از مخالفتهای خانوادهاش مواجه شد و به گفتهی خودش این مخافتها در حدی شد که نتوانست در چندین مسابقه و سفری که برایش پیش آمده بود شرکت کند.
اما او یک تنه با این مخالفتها مبارزه کرد و برای آنها ثابت کرد که برای این کارش هدفی دارد و باید موفقتهایش بیشتر از قبل شود.
و با اشتراک در مسابقاتی چون: مسابقات بینالمللی قزاقستان، مسابقات جهانی ریو و مسابقات آسیایی اودیشا توانست خود را به جایگاه اولین دختر مربی دوش در المپیک برساند.
سعدیه از این سفرها و مسابقهها تجربهی زیادی، برای خود کسب کرد و این تجربهها، انگیزهی او را برای تلاش، بیشتر کرده است.
او هنوز آرزوهای بزرگتری در سر میپروراند و میگوید:« میخواهم اولین دختر مدالآور در المپیک باشم و تا به این آرزویم نرسم دست از تلاش بر نمیدارم.»
برآورده کردن این آرزوها دیگر برایش دشوار نیست زیرا سعدیه، یادگرفته که چگونه به آرزوهایی که برای دیگران محال است دست یابد و به چون و چراهای زندگیاش جواب بدهد.
سعدیه طبیعت شوخی دارد، اما مصمم، تمام اهدافش را دنبال میکند، زیرا زندگی به او آموخته است، تا کسی باشد که تاریخ او را بشناسد و حضورش در زمین اتفاق عادی نباشد.
او به این باور است که رشتهی دوش توانسته از او آدمی با روحیهی قوی بسازد و میگوید:« دوش رشتهای است که میتوانم به تنهایی بدرخشم و به تنهایی تمرین کنم و تمام مسوولیتهای یک تیم منسجم در من باشد و خود را بسازم، اما در رشتههای مثل بسکتبال و والیبال اینگونه نیست و تمام مسوولیتها تقسیم میشود.»
سعدیه در حال حاضر در چندین مکتب برای 80 دختر رشتهی دوش را آموزش میدهد، اما این کار هم برایش رضایتبخش نبوده و دوست دارد بیشتر از این، پا به دنیای ورزش بگذارد.
و این بار خواست حضورش را در تک تک خانههای این مرزو بوم برجسته کند، از این رو در بخش ورزشی تلویزیون زن فعالیتهای خود را آغاز کرد.
با وجود این همه تلاش، اما سعدیه با روزهایی روبهرو شده که برایش راوی خاطرات تلخی شده است؛ روزهایی که نتوانسته بهخاطر ناامنی، به تمریناتش، که عشق اوست، برسد.
او یکی دیگر از مشکلاتش را بیفرهنگی و دید منفی مردم، نسبت به این ورزش میداند، اما او، اینها را بهدل نگرفت، و میداند و به خود ایمان دارد که میتواند به آیندهی خود خوشبین باشد.
او به آیندهاش خوشبین است، زیرا میداند آینده وموفقیت در دستان خودش است.
استقاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.