به ناممکن اعتقاد ندارم!
مهناز بانویی از دیار مهد تمدن، کسی که شاید چهرهاش برای مردم کمتر آشنا اما کارهایش شهرتی برای او به ارمغان آورده است، دختری که در سال 1373 ه.ش در یکی از ولسوالیهای غزنی متولد شد. بانوی خراسان زمینی که هیچکاری برایش غیرممکن نیست، او که همواره دغدغههایش را با صبوری سپری میکند، گامهای استواری اینبار در عرصهی خبرنگاری گذاشته است.
او بعد از تمام کردن دورههای خبرنگاری و انجام کارهای موفقیتآمیزش توانست یکی از چهرهای موفق ما شناخته شود.
مهناز چگونه شخصیتی است؟
این سوالیست که جوابش برای خودم دشوارتر از دیگران هست. دوست دارم جواب این سوال را از دیگران بشنوم تا خودم.
اما تا آنجایی که خودم را ارزیابی کردهام از کارکردهای مهناز و شخصیتی که برای خودش به وجود آورده است راضی هستم.
اولین بار گامهای هدفتان را در کدام راستا گذاشتید؟
بعد از این که مکتب را تمام کردم پا به دانشگاه گذاشتم، اولین بار یادم میآید که همراه با جمعی از دوستانم، تصمیم گرفتیم که نهادِ مدنی را برای فعالیتهای بیشتر، تشکیل بدهیم، کار در نهادی که خودمان ایجاد کرده بودیم سبب شد تا برنامهریزی خوبی در زندگی داشته باشم زیرا تجربه کردن مشکلاتی که مرا برای رسیدن به بعضی از هدفهایم کمک میکرد، باعث شد کارهایم را با تدبیر انجام بدهم و این دوران یکی از آموزندهترین دوران زندگیام بود.
خبرنگاری را از کجا آغاز کردید؟
اولین بار در آموزش خبرنگاری هشت روزهای که در مکتب برگزار شده بود شرکت کردم و در آنجا به تهیهی گزارشهایی از قشرهای مختلف به خصوص زنان پرداختم که میتوان گفت نقطهی شروع من در عرصهی کار خبرنگاری بود که بعد از آن عضویت انجمن ملی ژورنالیستان افغانستان را گرفتم، اما دورهی 9 ماهه آموزش خبرنگاری با رویکرد حقوق بشری موسسه تساوی تاثیر بهسزایی را در کار خبرنگاری من گذاشت، زیرا محیط مناسب و روابط دوستانهای که در آنجا بود انگیزهای بیشتر در این کار را برایم داد.
در حال حاضر با کدام رسانهها همکاری دارید؟
روزنامه جامعه باز و سایت موسسهی تساوی
روی چه هدفی خواستید تا یک خبرنگار شوید؟
حس کنجکاوی که داشتم باعث شد تا در راستای خبرنگاری هم قدمی بردارم، بیشترین علاقهی من زمانی شروع شد که می خواستم سر از موضوعهای سرپوشیده در آورم.
مشوقی که همواره برای ادامهی کارهایتان کمک کرد که است؟
پدرم، تکیهگاهی که همواره من را در تمام مشکلهای سد راهم یاری کرد و نیز آموزگارانِ مکتب و دانشگاهم تاثیرگزارترین افرادی بودند که تشویقهای همه جانبهای در رابطه با کارهایم داشتند.
بزرگترین دردسری که تا به حال در عرصهی کار داشتید، چی بوده است؟
فکر نمیکنم که دردسری بزرگی داشته باشم.
در کنار کار خبرنگاری، شما راننده هم هستید، درست است؟ چقدر به رانندگی عشق میورزید؟
با وجود که همیشه شنیدم "چند خربوزه در یک دست گرفته نمی شود" ولی خودم این عمل را بیشتر تکرار میکنم، همیشه در زندگی عاشق نوآوریام شاید یکی از دلیلهایی که مرا نسبت به دیگر دختران متمایز کرده این است زیرا من با سِن کمی که داشتم در یک ولسوالی دور افتاده شروع به رانندگی کردم که در ابتدا با واکنشهای عجیب مردم روبهرو شدم ولی نسبت به آشنایت که با مردم داشتم هیچگاه مورد تحقیر و آزار و اذیت قرار نگرفتم، تا این که رانندگی من برایشان به یک امر عادی تبدیل شد اما با ورود به کابل و نشستن در پشت فرمان موتر، نگاهای عجیب و غریب مردم را به خوبی احساس میکردم حتا زمانی را به یاد دارم که هنگام عبور با موترم از سرکی، مردم ایستاد میشدند و به من خیره میشدند تا از آنجا رد شوم.
متاسفانه در کشورم روزهایی برای ما زنانِ راننده اتفاق افتاده است که در آن رانندهگان مرد با رفتارهای بیموردشان در تلاش روحیهکشی ما هستند.
خاطرهای از روز لیسانس گرفتن دارید؟
یادم هست زمانیکه برای امتحان گرفتن جواز رانندگی رفتم آمر بخش با تعجب به طرفم نگاه کرد و گفت "تو اصلأ رانندگی بلدی که آمدی جواز بگیری"
فکر میکنید برای رسیدن به هدفتان باید با چه مشکلهایی دست و پنجه نرم کنید؟
من فکر میکنم که در کشورم نه تنها من بلکه تمام کسانی که بخواهند کاری را انجام دهند با دشوارهایی زیادی روبهرو میشوند به خصوص خانمها که از محدودیتهای تحصیلی گرفته تا آسایش و رفاه برایشان مشکلهای فراوانی وجود دارد.
اما خودم همیشه در کارهایم برنامه ریزیهایی داشتم که با استقامت و پشتکار سعی کردم تا موانع سر راهم را بردارم و تا به حال با مشکلِ بزرگی که باعث توقف کارهای من شده باشد برنخوردم چون به غیر ممکن باور ندارم.
برای آیندهتان چه برنامهریزی کردهاید؟
مهمترین و حساسترین موضوع در زندگیام درسهایم بوده است و تلاشم برای گرفتن دکترا از رشتهی حقوق است.
آرزوهای دوران کودکیتان تا به حال چقدر به حقیقت پیوسته است؟
من فکر میکنم انسان با برداشتن هر قدم، احساس دستیافتن به چیزهای بزرگ را بیشتر در سر میپروراند که من هم با فتح هر قلهی، تلاش به دست آوردن قلهی بعدی را دارم.
در دوران کودکی آرزوهایم همانند خودم کوچک بودند اما با بزرگ شدنم رویاها و آرزوهایم نیز بزرگ شدهاند. دیگر آن انتظاراتی را که در کودکی از مهناز خُرد داشتم، ندارم.
چقدر مهناز در عرصهی کاری موفق است و این موفقیت را مدیون چه کسی میداند؟
در زندگی من چیزی به اسم شکست وجود ندارد و هیچ وقت تسلیم به چیزی که نمیخواهم، نشدهام.
تا به حال در هر عرصه و زمینهای که شروع به فعالیت کردم موفق بودهام، این موفقیتم را بیشتر از همه مدیون تلاش و پشتکار خودم میدانم زیرا به این عقیده هستم که در کنار برنامهریزی، داشتن تواناییِ انجام آن کار خودم بوده است.
البته نقش مشاورهدهندهایی که در تمام عرصهها کمک کردهاند بیتاثیر نیست.
از آنجایی که شما در بخش ورزش هم کار کردهاید میخواهم بدانم وجود بانوان ورزشکار را چگونه ارزیابی میکنید؟
ورزش یک پدیده مردانه نیست بلکه ورزش همانند دیگر مهارتها یک هنر است. هر کس که علاقهمند به یادگیری هنر باشد فرقی ندارد پسر یا دختر!
حضور بانوان هم در عرصهی ورزش همانطوری که شما میبینید محسوس است و میتوان به خوبی موفقیت آنان را احساس کرد.
تا به حال مدال و جوایزی هم از بخش ورزش به دست آوردید؟
خب باید در اول بگویم که من ورزش را برای کسب افتخار و مدال انتخاب نکردم بلکه دیدِ من به ورزش متفاوت از دیگر ورزشکاران است، ورزش برای من نوعی تفریح سالم است که با تشویقهای مربیام به مسابقههایی که از طرف المپیک برگزار شده بود شرکت کردم و توانستم مقام دوم یعنی مدال نقره را بگیرم.
تا به حال شده در وقت آشپزی از حرکتهای ورزشی هم استفاده کنید؟ یعنی پیاز را بدون این که خرد کنید کوبیده باشید؟
(باخنده) این سوالی جالب هست اما باید بگویم که نه!
با آهنگ چطور هستید، با هر آهنگی اُنس میگیرید؟
به آهنگ و تماشا کردن فیلم زیاد علاقهمند نیستم اما میتوانم بگویم در وقتهایی که بسیار خسته هستم آهنگهای آرام گوش میکنم.
اگر قرار باشد فقط یک کار را پیش ببرید کدام یک را انتخاب میکنید؟حقوق؟ ورزش؟ خبرنگاری؟ رانندگی و یا خانهنشینی؟
نشستن در خانه که به هیچوجه زیرا اگر قرار بود مهناز به عنوان یک خانم خانه، خانه نشین و گوشه نشین شود از همان ابتدا دست به سویچهای بالا نمیزد. اما در زمینهی حقوق و خبرنگاری که فکر میکنم نزدیک هستند دوست دارم بیشتر رشد کنم.
بیشتر گزارشهایتان را دوست دارید روی کدام محور بچرخانید؟
بیشتر گزارشهایم روی مسایل حقوقی بوده است و دوست دارم در آینده نیز در همین راستا بیشتر کار کنم.
آیا زنان در گزارشهایتان جایگاه خاصی دارد؟ اگر بله چرا؟
بله، زیرا رنجها و مشقتهایی را که زنان کشورم دیدهاند زنانِ سایر کشورها ندیدهاند.
همیشه به عنوان جنس دوم شناخته شدهاند و حقوقشان در تمام موارد پایمال شده است. بنا براین دوست دارم از دردی که یک زن دارد دیگران نیز آگاهی پیدا کنند تا راهی برای از بین بردن آن پیدا شود.
برای کلمههای زیر فقط یک تعریف کوتاه داشته باشید
ورزش: بهترین تفریح
آهنگ: آرام بخش روان های خسته، فرار از خستگی
زن: ستون خانواده.
حرف ناگفتهتان را میتوانید در آخر بگویید؟
همواره در کارهایتان تلاش، استقامت و پشتکار داشته باشید، مهربانی را به خاطر بسپارید، شاید فردا ما نباشیم.
استقاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.