کندوی عسل و پول قرض، آغاز تجارت من
ززززززززز زنبورها آرام و قرار هر مخاطبی را میگیرد، اما غنچهگل همچنان با متانت و صبوری به کارش ادامه میدهد.
او ده سالی است که شروع به کار زنبورداری کرده است با وجود تمام سختی کارش، عاشق کار و بارش هست و خم به ابرو نمیآورد.
غنچهگل ۳۴ سال سن دارد و مادر ۷ فرزند هست و در کنار کار زنبورداری عضو پولیس مردمی ولسوالی انجیل هرات نیز هست گویا برای او خستهگی معنایی ندارد.
این پشتکارش واداشت تا با او سرصحبت را باز کنم و بیشتر از کارش بپرسم.
۱-بدون شک هیچ کاری بدون آموزش امکان پذیر نیست، شما از کجا آغاز کردید؟
۲- ۱۲ سال پیش با ۱۵ خانم در پروژه زنبورداری موسسه CRS شرکت کردم و به مدت دو سال تمام فوت و فن زنبورداری را آموختم و همین انگیزهای شد تا بخواهم از این طریق درآمدزایی کنم و عضو خانواده زنبورداران افغانستان شوم.
۳- با چند کندوی زنبور شروع کردید؟
۴-با یک کندو شروع کردم و حالا ۹۰ کندو دارم .
۵- با چقد سرمایه کارتان را آغاز کردید؟
راستش من با هیچ، شروع کردم یعنی اولین کندوی عسل را با پول قرض شروع کردم و از فروش اولین عسل، قرضم را پرداخت کردم و خدا رو شکر و حالا ۷ لک افغانی سرمایه دارم . سال گذ شته ۶۵۰ کیلو عسل برداشت کردم که در حدود ۵ لک افغانی بفروش رسید.
۶- چگونه وارد بازار کار و بار شدید؟
از طریق نمایشگاهها و و جلسات وارد بازار داخلی شدم و تا حالا صادرات به خارج از کشور نداشتم، یعنی تاکنون دولت هم همکاری برای فروش بیرون مرزی انجام نداده است.
۷-با چند کارگر شروع کردید و حالا چند کارگر دارید؟
من تنهایی شروع کردم و حالا غیر از خانوادهام که دوسال است با من همکارهستند چهار کارگر دیگر، یعنی دو خانم و دو آقا دارم که با من همکار هستند، به دلیل کار زیاد فکر میکنم بدون کارگر امکان پذیر نیست بتوانم پیش ببرم.
۸- کاری زنبور داری برای یک بانو کاری سنگینی است؟
هر کار سختیهای خودش را دارد اما عشق و علاقه به کارم باعث شد تا تمام سختیهای کار را فراموش کنم و هر روز بیشتر از پیش کار کنم.
۹- شما در کنار کار زنبوداری در پولیس مردمی هم خدمت میکنید، آیا وقتی هم میماند که بخواهید به فرزندانتان رسیدگی کنید؟
خب این که وقت کمتری میماند با خانواده سپری کنم درست هست اما خدا رو شکر با همکاری خانواده به خصوص دختر بزرگم که خیلی کمک میکند باعث شده تا بتوانم هم به کارهایم رسیدگی کنم هم به فرزندانم.
۱۰- واکنش خانمهای اطرافتان به شما و کارتان چگونه است؟
در شروع، زیاد کارم را جدی نمیگرفتند و با من رفت و آمدشان را کم کرده بودند که خدا رو شکر به مرور زمان این رفتارها عوض شد و میخواهند مثل من باشند و در بیشتر کارهایشان با من مشوره میکنند.
۱۱-فکر میکنید برگ برنده شما در این کار چی هست؟
اول پشت کارم خودم که هیچ وقت دست از تلاش برنداشتم و خسته نشدم و بعد حمایت همه جانبهای همسرم که در تمام مشکلات مثل کوه پشتم بود و نگذاشت زمین بخورم من تمام موفقیتم را مدیون شوهرم هستم.
۱۲- تا حال شکست را تجربه کردید؟
بلی، بدون شکست موفقیت میسر نمیشود.
۱۳- از شکستهایت چه درس بزرگی گرفتید؟
قوی شدن را، فکر میکنم شکست انسان را قویتر میکند.
۱۴- اگر روزی کسی مانع کارت شود، چگونه برخورد خواهی کرد؟
اگر نگذارند من کارم را پیش ببرم نابود میشوم و همه آروزهایم نقش بر آب میشود، و خواهش میکنم تا مردم مانع کار کردن خانمها نباشند و بگذارند تا خود کفا باشیم.
۱۵- به خانمهایی که تازه وارد بازار کار شدهاند، چه حرفی دارید؟
از دیگر بانوان کشورم میخواهم تا در کنار پدر، برادر و شوهر و خانواده ایستاده شوند و چرخ زندگی را بچرخانند، تمام بانوان کشورم همه کار را میتوانند انجام بدهند فقط نترسند از هیچ چیز و هیچکس.
۱۶- خواستتان از دولت چیست؟
از دولت میخواهم امنیت را بر قرار کنند تا ما بهتر بتوانیم کار کنیم زیرا کار ما باعث میشود تا سرمایه کشور زیاد شود و دیگر محتاج کشورهای بیگانه نباشیم و آهسته آهسته به خودکفایی اقتصادی برسیم.
۱۷- اگر گفتنی داشته باشید؟
آرزو میکنم که افغانستان عاری از جنگ داشته باشیم وامنیت باشد دگه ترس انتحار و انفجار نداشته باشیم و همچنان روزی ملکه زنبور داران کشور شوم شاید این آرزوی محال باشد در شرایط نا به سامان کشور.
استقاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.