«رویا سادات»؛ فیلمساز شجاع و پرآوازه افغانستان؛ خاطرات تلخ رویا از دوره طالبان
رویا سادات، هنرمند و فیلمساز پرآوازهی افغانستان، مؤسس و مدیرمسئول «خانهی فیلم رویا» و بنیانگذار جشنوارهی بینالمللی فیلم زنان هرات، در سال ۱۳۶۳ بهدنیا آمد. «رویا» مکتب را در زادگاهش، هرات، بهپایان رسانید و در مقطع لیسانس در رشتهی حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه هرات، گواهینامهی فراغت بهدست آورد. وی یک دوره از کارگاه آموزشی شش ماهه در رشتهی سینما را در اکادمی فیلم آسیا-کوریای جنوبی نیز بهپایان رسانیده است.
بانو سادات، کارنامههای درخشانی در حوزهی سینما دارد که بهشکل فشرده میتوان به کارگردانی فیلمهای نیمهبلند و بلند «سه نقطه»، «تار و زخمه» و «نامهای به رئیسجمهور»، اشاره کرد. وی چند مجموعهی تلویزیونی را نیز کارگردانی کرده است؛ از میان آنها میتوان به مجموعههای تلویزیونی «بهشت خاموش»، «رازهای این خانه» و «خط سوم»، اشاره کرد.
«رویا» در کنار فعالیتهای سینمایی، بهعنوان یک کنشگر اجتماعی و فرهنگی نقش سازندهای در دفاع و حمایت از حقوق شهروندی زنان افغانستان ایفا کرده است. وی عضویت نهادهای فرهنگی و مدنی را دارد و از این طریق در حوزهی فعالیتهای فرهنگی نیز به عنوان چهرهای سرشناس شناخته میشود.
این هنرمند کشور، در سال ۲۰۱۷، بهعنوان یکی از 10 اندیشمند و چهرهی تاثیرگذار از سوی نشریهی معتبر فارین پالیسی برگزیده شد. فارن پالیسی دلیل جا دادن نام سادات در این فهرست را «آوردن داستان زنان افغان روی پرده سینما» اعلام کردهاست. فارن پالیسی نوشتهاست که خانم سادات امروز یکی از شناختهشدهترین کارگردانهای افغان و یکی از روایتگران پیشتاز داستان زنان جامعهای است که زنان در آن هنوز زیردست محسوب میشوند.
در سال ۲۰۱۸، جایزهی «زن شجاع» را از سوی وزارت خارجهی آمریکا، بهدست آورد. وی این جایزه را از ملانیا ترامپ، همسر رئیسجمهور آمریکا دریافت کرد.
همچنان مقام دولت جمهوری اسلامی افغانستان، بهپاس ارجگذاری بهفعالیتهای فرهنگی-هنری رویا، مدالهای ملی «ملالی قهرمان» و «خدیجهی کبرا» را به رویا سادات، تقدیم کرد.
فعالیت رسانهای رویا سادات از گویندگی آغاز شد؛ زمانی که وی یکی از نخستین زنان گویندهی تلویزیونی در تلویزیون ملی هرات بود و به این نهاد رسانهای سناریوها و اسکریپتهای فراوان مینوشت.
رویا در سال ۲۰۱۴ بهحیث رئیس کمیسیون مستقل رادیو و تلویزیون ملی افغانستان و عضو شورای هنر در وزارت اطلاعات و فرهنگ نیز فعالیت داشته است و همچنان مقالههای پژوهشی-هنریای از او در نشریههای معتبر ملی و بینالمللی، بهنشر رسیده است.
رویا، در کارنامههای سینمایی و فرهنگیاش سفرها و تجربیات بینالمللی دارد. او از اشتراک در محافل و کنفرانسهای ملی و بینالمللی در حوزهی سینما گرفته تا داوری در جشنوارههای ملی و بینالمللی را در کارنامه هنریاش دارد.
رویا سادات، جوایز بسیاری در عرصه ملی و بینالمللی به دست آورده که عمدهی آن «اسکار جایگزین/بدیل اسکار» است. همچنان جایزههای «یک آیندهی مشترک» از جشنوارهی مونیخ آلمان، جایزهی طلایی «امید» از جشنوارهی گلدن گلوبل مالیزیا، چهار جایزه از بیستوچهارمین دور جشنوارهی ویزول فرانسه؛ جوایز «ویژهی هیات داوران بینالمللی»، «ویژهی تماشاچیان»، «داوران نیپتک (ویژهی سینمای آسیا) و «ویژهی دانشجویان انستیتوت بینالمللی زبانهای خارجی»، از جمله دهها جوایز مهمی است که تا به حال رویا سادات در کارنامهی درخشان هنریاش، تصاحب کرده است.
رویا و طالبان
رویا سادات به عنوان نخستین زن کارگردان در افغانستان در سالهای بعد از حاکمیت طالبان شناخته میشود. وی معتقد است محرومیتها و ستم هایی که طالبان در حق زنان روا داشتند، او را واداشت تا فیلم ساز شود و از طریق این هنر، درد رنج زنان را بازگو کند. خانم سادات در این باره میگوید: «وقتی طالبان آمدند، ما در امتحان چهار و نیم ماهه بودیم. هیچ وقت از یادم نمیرود که برای ما گفتند شاید دیگر مکتب رفته نتوانید. هیچ باور نمی کردم، برایم شبیه یک فکاهی بود؛ چون فکر میکردم هیچ حکومتی در دنیا نمیتواند مانع مکتب رفتن شود. اما با همین ناباوری متاسفانه پنج سال را سپری کردم.»
با این حال، رویا زمانی که دانشآموز مکتب بود، همزمان با درسهای مکتب، به مطالعه بعضی از نمایشنامهها و فیلمنامهها نیز میپرداخت. به گفتهی خودش، او بعد از خواندن چند فیلمنامه، بعضی نوشتههای تیاترگونه مناسبتی مینویسد و با جمعی از همصنفانش آن را به اجرا میگذارند. همین فعالیتها سبب میشود که فرصت بیشتری از سوی استادان در اختیار او و همصنفانش گذاشته شود.
رویا با استفاده از این فرصت، نگارش نمایشنامه و کارهای تیاتر را به صورت جدی دنبال میکند و در این راه نسبت به خیلی بخشهای دیگر پیشتاز میشود. با آنکه فعالیتهای هنری او با حاکم بودن نظام طالبان در افغانستان توام بود و رفتن دختران به مکتب ممنوع اعلام شد، اما او راه دیگری را در پیش گرفت و برای رسیدن به هدفش لباس سفید پزشکی را بر تن میکند.
خانم سادات میگوید که “طالبان خیلی اسرار داشتند که زنان باید توسط داکتران زن، معاینه شوند. همین سماجت این گروه، حداقل این فرصت را برای من پدید آورد که به واسطه یکی از دوستانم به بخش «هبیتات» یک شفاخانه که شامل بخشهای نرسنگ و خدمات اولیه میشد، راه بیابیم. در آن جا دوستان زیادی یافتم که همفکرم بودند؛ این فکر مشترک باعث شد که ما و بقیه داکتران این بخش برای نخستینبار به مناسبت روز جهانی زن (۸ مارچ) تیاتر مخفی را آماده کنیم و با امکانات اولیه، آن را در همان شفاخانه به اجرا بگذاریم.”
هرچند به گفته وی در داخل شفاخانه، اجرای تیاتر در جریان بود، اما در بیرون از آن، فضای دیگری حاکم بود. مخالفت شدید طالبان نسبت به «تیاتر و تجلیل از روز زن» هر لحظه در ذهن آنان تداعی میشد و «سایهی سیاه ترس» بر تن آنان وجود داشت. به همین دلیل، آنها سه نفر از خانمها را بهعنوان محافظ دروازهها مامور ساخته بودند که در صورت حضور طالبان اطلاع دهند.
در چنین فضایی، رویا و همکارانش از دوران طالبان عبور میکنند و در روزگار پساطالبان با فضای متفاوت و بازتری دوباره به فعالیتهای هنری میپردازند. در این دوره او و جمعی از دوستان، نخستین تیاتر را با موضوع «زنده به گور کردن دختران» به اجرا میگذارند و تلویزیون محلی هرات نیز آن را ثبت کرده و به نمایش میگذارد.
خانم سادات در دوران طالبان داستان زنی را نوشت که فقر و بیچارگی او را وادار به قاچاق مواد مخدر میکند. او می گوید: «فیلم نامه فیلم سه نقطه را در زمان طالبان نوشتم و منتظر بودم که چه زمانی فرصت کار عملی فیلم فرا برسد. خوشبختانه توانستم در سال 2001 این فیلم را ثبت کنم.»
مشکلات زیاد زنان در دوره طالبان، بانو سادات را هرچه بیشتر واداشت تا به فیلم سازی رو آورد. او میگوید: «در آن سالها بیشتر صدای خفتهای که خودم یکی از آنها بودم و پنج سال دروازههای مکتب به رویم بسته شد، بیشتر به عنوان یک تکیه گاه و یک تریبون بسیار رسا خواستم به شکل بسیار رسا دردی را که داشتم بیان کنم.»
استقاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.