در این مقاله به وضعیت زندگی زنان افغان تحت کنترل طالبان پرداخته شده است:
علیرغم اطمینان قبلی طالبان مبنی بر تعدیل مواضع سخت شان در برابر زنان و دختران، همه روزه زنان و دختران در حال از دست دادن حقوق اساسی و اولیه شان هستند. دستآورد های دو دهه گذشته تقریبآ در حال نابودی قرار دارد. در عین حال بحران اقتصادی و بشری جوانان را مجبور به ترک کشور نموده و آنها را در تنگناهای مالی و انسانی قرارداده است.
از زمان بازگشت دوباره طالبان به قدرت محدویت های بی شماری بالای زنان و دختران توسط این گروه وضع شده است. طالبان محدودیت های همانند دسترسی زنان به تحصیل، محدودیت انتخاب برای تحصیلات عالی دختران، اشتغال و به طور کلی طالبان مانع تحرک زنان شده است. این محدودیت ها از طریق صدور فرامین، دستورات و نامه های رسمی در هردو سطح ملی و محلی اعمال می شود.
در حالی که چشمانداز قبل از تسلط طالبان مشکلساز بود. اما بر اساس گزارش بررسی جنسیتی جهانی سال 2022 مجمع جهانی اقتصاد، افغانستان را از نظر دستیابی به تحصیلات، مشارکت اقتصادی و فرصتها برای زنان در رتبه 146 دنیا قرار داده است.
روش های اجرای طالبان برای تطبیق احکام و مقررات شامل هشدار مستقیم، ارعاب، بازداشت و در صورت لزوم اخراج از مناصب دولتی می باشد. طبق گزارش سازمان ملل بخش زنان: در عمل، محدودیتهای آزادی حرکت زنان اغلب فراتر از آنچه در احکام مقرر شده است، به دلیل فرهنگ ترس و ارعاب مرتبط با طالبان است.
طالبان پس از تسلط بر افغانستان، به زنان دستور داد تا در خانه بمانند. دانشگاه ها برای چندین ماه تعطیل شد. دختران در بیشتر مناطق در افغانستان قادر به حضور در صنوف بالاتر از ششم نیستند. طالبان در مدت کوتاه بعد از تسلط بر افغانستان وزارت امور زنان را حذف و در مکان وزارت یاد شده، وزارت امر به معروف و نی از منکر را ایجاد نمودند. این وزارت به زودی محدودیتهای بیشتری را در زمینه تحرک و دسترسی به خدماتی مانند مراقبتهای بهداشتی، لزوم زنان به محرم در هنگام خروج از خانه به راه انداخت. تحت حاکمیت طالبان زنان دیگر رانندگی کرده نمی تواند. طالبان به کارمندان زن در وزارت مالیه دستور دادن تا بدون توجه به صلاحیت و تحصیلات مرد، یک مرد از خانواده خود را برای بست های شان معرفی نمایند.
تصمیمات و دستورات طالبان به وضوح نشان میدهد که این گروه زنان را انسانهای درجه دوم می دانند و طالبان در تلاش حذف زنان از زندگی عمومی است.
زنان و دختران افغان تحت فشار های روانی و اجتماعی قرار دارند
رفتار و سیاستهای خشن طالبان در قبال زنان پیامدهای ناگواری را بر موقعیت اجتماعی و سلامت روانی زنان تحمیل نموده است. رفتار با زنان به عنوان یک شهروند درجه دوم بر نحوه نگاه و رفتار جامعه به عنوان یک کل، به ویژه مردان و پسران جوان با زنان در خانه و در ملاء عام تأثیر می گذارد.
در جامعه مردسالار افغانستان، تلاشها برای اعمال کنترل روزافزون بر تحرک، تحصیل و انتخاب زنان حتی انتخاب لباس، دسترسی به خدمات روزمره و توانایی آنها برای اعمال حقوق اساسیشان را تایید میکند.
این نگاه خشن و افراطی، به عزت نفس، اعتماد به نفس و جایگای زنان در جامعه آسیب می رساند. مجریان وزارت امر به معروف اغلب به جوامع می روند و مردم را در مکان های عام جمع می کنند و از سکوهای رادیو و تلویزیون یا بلندگوهای مساجد استفاده می کنند تا از مردم بخواهند که چشم و گوش آنها باشند تا اطمینان حاصل شود که زنان از قوانین طالبان پیروی می کنند.
ابزار ها جهت تامین عدالت برای زنان در افغانستانی تحت کنترول طالبان وجود ندارد
قبل از سقوط جمهوریت، قوانین، مقررات، کمیسیون های ویژه و سازوکارهای حل اختلاف خانوادگی وجود داشت که تا از حقوق زنان حمایت کند. نهادهایی مانند وزارت امور زنان (دارای نمایندگی در هر ولایت)، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، گروههای حقوق زنان، کمیسیونهای ویژه و سازمانهای غیردولتی با تسلط طالبان تعطیل یا فعالیت های شان ممنوع شدهاست. در رژیم طالبان، زنان از اعمال موقف های مانند وکالت، قضات و وکیل مدافع منع شده است. از 300 قاضی زن در افغانستان قبل از ظهور طالبان، 244 نفر از آنها به طور کامل از افغانستان تخلیه شده اند. طالبان مکانیسم ها و خدماتی را که برای ارائه حمایت و مشاوره حقوقی به زنان وجود داشت، از بین برده اند. طالبان انجمن مستقل وکلای مدافع افغانستان (AIBA) را بخشی از وزارت عدلیه قرار دادند. طالبان با ادغام این انجمن با وزارت عدلیه، افغانها بهویژه زنان را از یک مکانیسم قوی برای دسترسی به وکلای مدافع مستقل محروم کردهاند.
طالبان قضات باتجربه را با افراد خویش جایگزین کرده و اکثر آنها تحصیلات رسمی حقوقی ندارند. طالبان، دادگاه ها رسیدگی به پرونده های مربوط به طلاق، جدایی یا خشونت خانگی را متوقف کرده اند.
بسیاری از زنانی که قبل از تسلط طالبان پرونده های طلاق معلق داشتند، دیگر نمی توانند به بررسی پرونده های خود ادامه دهند. در مناطق روستایی، بیشتر پرونده های مربوط به خشونت های خانوادگی توسط بزرگان مرد و طالبان بررسی و تصمیم اتخاذ می گردد.
جای تعجب نیست که پرونده های مربوط به زنان به نفع طرف مرد تصمیم گیری شود. همه این مردها، زنانی که قربانی خشونت خانگی می باشد، آنها را مجبور می کند تا در سکوت و اغلب در انزوا از آزار خود رنج ببرند.
افغانستان دارای جمعیت جوانی است و این جمعیت جوان در بلاتکلیفی محض قراردارند
ظهور نسل جدیدی از متخصصین، فعالان و کارمندان ملکی افغانستان که یکی از بزرگترین دستاوردهای 20 سال گذشته بوده این امیدواری را بوجود آورده بودند که با جایگزینی افراد قدرتمند و تفتگدار با مردان و زنان تحصیل کرده و اصلاح طلب، عصر جدیدی آغاز شود. اما هزاران جوان افغان از این نسل به دلیل ترس از آزار و اذیت طالبان و کاهش فرصت های شغلی، کشور را ترک کردند. بسیاری از کسانی که در افغانستان هنوز باقی ماندن برای یافتن شغل تلاش میکنند. بسیاری برای جلوگیری از خشم ظالمانه طالبان، خود را مخفی نگه میدارند.
بسیاری از این نسل جدید حالت تحت فشار، اندوه و ترس عظیمی را تجربه میکنند و این یکی از پیامد های غمانگیز فروپاشی سریع جمهوری افغانستان و میراث درگیری طولانی و بیرحمانه درافغانستان می باشد. بسیاری از جوانان از هر جنسیت فرصت حضور در مکتب را نداشته و سواد ابتدایی هم ندارند، که این می تواند آنها را در برابر استخدام توسط طالبان و سایر گروه های افراطی به دلیل نبود فرصت های اقتصادی مناسب دیگر آسیب پذیرتر کند.
علاوه بر ممنوعیت تحصیل متوسطه برای دختران، بحران اقتصادی مداوم باعث شده که بسیاری از خانوادههای افغان قادر به پرداخت هزینههای اندکی جهت ورود فرزندان شان به مکتب نباشند.
طالبان همچنین اعلام کرده اند که قصد خود را برای اصلاح برنامه های درسی در تمام مکاتب دولتی و دانشگاه ها به منظور ترویج تفسیر شریعت و تبلیغات ملی در نظردارند. چنین رویکر طالبان کیفیت کلی آموزش را کاهش می دهد و در عین حال احتمالاً جوانان تحت تأثیر باورهای افراطی گروه طالبان قرار گیرد.
طالبان در برخی مناطق شروع به جایگزینی دروس و اعضای هیئت علمی خود کرده است. کاهش مستمر فرصت های شغلی و تحصیلی برای جوانان افغان، همراه با بحران های اقتصادی و بشردوستانه، بدون شک پیامدهای منفی شدیدی بر ثبات بلندمدت در افغانستان خواهد گذاشت.
برخی از خانواده ها برای تامین غذا روی سفره های شان به ازدواج کودکان و کار اجباری کودکان خویش روی آورده است. با توجه به محدودیتهای اشتغال و تردد زنان، بار تغذیه خانواده میتواند بر دوش کودکان و نوجوانان پسر باشد. این به نوبه خود منجر به از دست رفتن فرصتها برای ادامه تحصیل این کودکان و نوجوانان می گردد. سوءتغذیه شدید که کارشناسان پیشبینی میکنند ممکن در آینده قابل پیشبینی شدت بگیرد. که این باعث می گردد تا جانهای بیشماری را بگیرد و رشد جسمی و ذهنی تعداد بیشماری را مختل میکند.
حمایت جامعه بین المللی و ایالات متحده از نسل جوان افغان حیاتی می باشد
ایالات متحده و جامعه جهانی باید به حمایت از فرصت های آموزشی در افغانستان جهت جلوگیری از وخامت بیشتر و فروپاشی ادامه دهند. جامعه جهانی تلاش کند تا طالبان و کشور های منطقه را متقاعد بسازد تا یک جامعه تحصیل کرده برای ثبات و شکوفایی بلندمدت در افغانستان بسیار مهم و حیاتی می باشد. تمویل کنندگان باید خلاقانه در مورد راه هایی جهت حمایت و ارتقای فعالان جوان افغان که هنوز در افغانستان باقی هستند، فکر کنند. ارائه منابع از طریق آموزش آنلاین و ابتکارات آموزش می تواند به جوانان کمک کند تا شکاف ناشی از تعطیلی مکاتب و عدم دسترسی بر تعلیم را برطرف نماید.
استقاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.